معنی گروهی از مردم و طایفه
حل جدول
واژه پیشنهادی
فرهنگ عمید
جماعتی از مردم که آداب و اخلاق یا مذهب آنان یکی است، قوم، تیره،
گروه، دسته،
فرهنگ فارسی هوشیار
مونث طایف، جماعتی از مردم دسته گروه، پاره ای از چیزی جمع: طایفات (طائفات) طوایف (طوائف) .
لغت نامه دهخدا
ایل و طایفه. [ل ُ ی ِ ف َ / ف ِ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) بستگان و کسان.
فرهنگ واژههای فارسی سره
تیره، ویس
کلمات بیگانه به فارسی
ویس - تیره
مترادف و متضاد زبان فارسی
آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت
فارسی به عربی
امه، جنس، عشیره، قبیله
فارسی به آلمانی
Abstammung (f), Die [noun], Nation (f), Rasse, Sippe (f), Stamm (m), Volk (n), Volksstamm (m)
فرهنگ معین
(اِفا.) مؤنث طایف، تیره، دسته، پاره ای از چیزی، جمع طوایف. [خوانش: (یِ فِ) [ع. طائفه]]
معادل ابجد
644